مهندسی شهر سازی
مهندسی شهر سازی

مهندسی شهر سازی

 شهر پایدار
یکی از بزرگترین مشخصه های شهرهای تکنولوژیک قرن 20 و 21 آلودگی هوا و گازهای گلخانه ای است بنابراین در مقبال شهرپایدار شهری است که توان تصفیه این آلودپی ها را از طریق بیومس های موجود در شهر و بازتولید هوای سالم داشته باشد. به عبارتی شهری را میتوان پایدار گفت که به میزان کافی منابع گیاهی برای جذب اکسید های کربن و نیتروژن داشته باشد و روزانه معادل اکسیدهای تولیدی جذب این اکسید ها را داشته باشد.
تنوع در پوشش گیاهی یکی از مهم ترین عوامل امکان رسیدن به پایداری کیفیت هوا و کمیت گازهای گلخانه ای است. بسیاری از پیاهان توان جذب بالی اکسید خاصی را دارند اما در جذب سایر اکسید ها توان بالایی ندارند.
در این میان توان جذب اکسید های نیتروژن اهمیت بسیار بالایی دارد چون این گاز مرئی (قهوه ای رنگ) به صرعت بر بو و کیفیت هوا اثر داشته و اثرات آن بر سلامتی انسان طولانی مدت است بنابراین با رسیدن به پایداری در کیفیت هوا قدمی در گایداری بهداشتی نیز برداشته شده است.

ریزگرد ها عامل دیگری در مشکلات کیفیت هوا هستند عمده ریزپرد ها حاصل فعالیت های عمرانی، کارخانه های سیمان, صنایع مرتبط با سرب , نساجی ها و ... هستند. میزان آلودگی و خطر این موارد به ترتیب ذکر شده است, برنامه ریزی جدی در زمینه مکانیابی این فعالیت ها و دور کردن آنها از شهر پیش زمینه هر نوع توسعه پایدار در شهر است, اما دور کردن آنها کافی نیست بلکه نیاز به ایجاد ---- های زیستی برای جذب آلودگی آنها همچنان وجود دارد ریزگرد ها میتوانند تا شعاع چند هزار کیلومتر گراکنده شوند.
در مورد فعالیت های عمرانی در سطح شهر مانند تولید مسکن و راه و ... توصیه بر استفاده از قطعات بزرگ و پیش ساخته و حداقل استفاده از سیمان و بتن به صورت مستقیم است، با توجه به فرآیند تولید ابنیه و سازه ها امکان حذف کامل آنها وجود ندارد اما میتوان با متمرکز کردن فرآیند تولید در یک منطقه و عدم فعالیت هم زمان در سایر مناطق برد ذرات سنگین تر را کاهش داد, همچنین استفاده از سازه های طبیعی تر مانند سازه های چوبی برای ساختمان های کوتاه (تا 20 متر ارتفاع بنا) به شدت توصیه میشود. برای ساختمان های بلند تر و پل ها و سازه های شهری نیز استفاده از سازه های فلزی و استفاده کمتر از سیمان و بتن توصیه میشود.

موسیقی

ارتباط هنرها با یکدیگر مسئله ایست که همواره از آن میان هنرمندان صحبت می شود. تأثیر گذاری و تأثیر پذیری هنرها بر یکدیگر همواره در طول تاریخ هنر، امری ایده پرور و پیشبرنده بوده است. با اینکه عده ای معماری را از هنرهای هفتگانه نمی دانند و برخی آن را مجموعه ای از هفت هنر به اضافه هنر هشتم (عکاسی) می دانند، همواره هنر بر معماری و معماری بر هنر تأثیر بسیار چشمگیری داشته اند. در دانشگاه ها و مدارس معماری اغلب گفته می شود از جمله هنرهایی که با آن درگیر و سهیم هستند، موسیقی است ولی اینکه چگونه از آن بهره برده شود کمتر بیان شده است. مقالات و مطالبی که در این باب به نگارش در آمده اند تا میانۀ راه ما را به جلو می برند و تنها دیدی شماتیک و پوسته ای در جلوی چشمانمان پدیدار می سازند. با بیان مثال و تجربیات می توان ذهن را تا سکوی حرکت جلو برد. همانگونه که مارتین هایدگر میگوید، هرگاه فلسفه و علم مدرن از گشایشِ راز هستی باز بماند، هنر آن را می گشاید و بر آن داناست و به گفته بابک احمدی، در حالی که علم با محاسبات سعی در پرده برداری از اسرار جهان دارد و گاهی از انجام آن عاجز می ماند، هنر به کشف و شهود رازها می پردازد و آن را در می یابد. برای دریافت معنی تأثیر موسیقی بر معماری و بالعکس،بایدآنراتجربه و مزه کرد.

افراد و اساتید زیادی برای پرده برداری از چگونگی بهره بردن از این رابطه دست به کار شدند. برای مثال آقای مهندس حشمتی، استاد درس “انسان، طبیعت، معماری” دانشگاه آزاد اسلامی بوشهر، با هدف باز کردن دید دانشجویان به معماری، هنر، فلسفه و تأثیرات آنها بر یکدیگر، از دانشجویان خواسته بودند که رابطه بین هنرها و معماری را بررسی و نتیجه گیری کنند. موسیقی یکی از این هنرها بود. در جلسه اول این آزمایش ابتدا دانشجویان به اینکه موسیقی با معماری مرتبط است، اذعان داشتند ولی وقتی از آنها خواسته شده بود توضیحی برای این مسئله بیابند، کار قدری مشکل شده بود و احساسات درک شده بر زبان جاری نمی شد. دانشجویان برای پیدا کردن این سوال که واقعا موسیقی چه نقشی در معماری دارد، جستاری در فلسفه، ادبیات، تئاتر و سینما زدند. در پایان نتایج جالبی بدست آمد و شعار موسیقی در معماری به معنی واقعی خود رسید.
ساده ترین و پوسته ای ترین رابطه، که اتفاقا اغلب از آن سخن به میان می آید، شباهت ها، فصل های مشترک و اصطلاحات مشابه موسیقی و معماری است. برای مثال می گویند چون موسیقی دارای ریتم و ضرب آهنگ است و معماری هم از آنها بهره می گیرد پس از موسیقی بهره برده است. ولی موضوع به این سادگی و پیش پا افتادگی نیست. مسئله خیلی عمیق تر و ریشه ایست. درک بصری از اصوات و امواج محیط پیرامون و طبیعت، در آفریدن هر دو دخیل هستند. اگر از این منظر به بحث بنگریم حتی به این نتیجه می رسیم که بیشتر، موسیقی از معماری بهره برده است. اینجا معاری با اقلیم و اکوسیستم درگیر است و موسیقی با هر دو. حجم در اقلیم ها و نواحی گوناگون کاملا در شکلگیری موسیقی آن ناحیه نقش ایفا کرده. برای گشودن این راز باید به تاریخ موسیقی نگاهی موشکافانه و دقیق داشت. این که موسیقی فلان منطقه در چه دوره ای از تاریخ و چگونه شکل گرفته است تنها ۴۰% از پاسخ ما را تشکیل می دهد. آب و هوا، شرایط اقتصادی و اجتماعی، تکنولوژی روز، دین و باورها، سنت و حکومت، نوع روابط و خیلی از مواردی که نهایتا ایجاد فرهنگ می کنند، هر کدام جداگانه بر معماری و بالاخره موسیقی تأثیر مستقیم و غیر مستقیم داشته اند. حتی وضع توپوگرافی، پوشش گیاهی، و ساختمانها در شکل گیری موسیقی نواحی مؤثر بوده اند. مسئله جالب اینجاست که اگر یک موسیقی فولکلور را روی کاغذ بیاوریم، و توسط خطوطی نتها را به یکدیگر وصل کنیم به صورت اتفاقی و شاید عمدی، برجستگی ها و پستی های این خطوط، با خط آسمان آن منطقه مشابهت می کند. احتمالا ابتدا موسیقی از اقلیم و سپس معماری از هر دو تأثیر گرفته است.
برای مثال موسیقی بودائی هایی که در فراز قله های چین و میان انبوهی از درختان آنرا خلق کرده اند و امروز حتی به عنوان موسیقی ریلَکسِیشِن (‏relaxation‏) از انها استفاده می شود، به نوعی به وزش باد، یا ابری که میان دره ها پرواز می کند، شباهت دارد. چشمان خود را ببندید و تصور کنید در قله ای از کوههای پیر که با انبوهی از درختان پوشیده شده است نشسته اید. در جلوی چشم خود دره هایی می بینید که در هم پیچیده شده اند. مِهی لطیف و رویایی چندین متر زیر پای شما، مثل حریری در پیچ و خم دره ها جا خوش کرده است و نسیمی ملایم می وزد. در واقع شما روی ابرها راه می روید! صدای پرندگانی را می شنوید که با صدای باد هم نوایی و گاهی دوئت می کنند. ناگهان صدای برخورد قطرات باران را بر روی برگها احساس می کنید. این صحنه واقعی است و در موسیقی بودائی از آن استفاده شده است. فلوت چینی صدای همان بلبل یا پرندگان است. باد اصوات کششی زیرصدا، قطرات باران ریتم ها و ضرب آهنگها را تشکیل می دهند. وقتی به این موسیقی گوش می دهید حتی اگر در مترو باشید و چشمان خود را ببندید احساس می کنید در آن فضا هستید.
به گوشه دیگری میرویم. سرتان را بالا بگیرید، تا چشم کار می کند آسمان خراش می بینید. حالا جلویتان را نگاه کنید، صفی طویل از ماشینها را می بینید که در ترافیک (‏traffic jam‏) گیر کرده اند و بوق می زنند. چند نفر پایین برج کنار شما گدائی می کنند و یک زن آنطرف خیابان جیغ و داد می کند و صدای شیونش از ربوده شدن دختر ۷ ساله اش خبر می دهد. مدام شانه شما بین جمعیت گیر می کند و همه به شما تنه می زنند و بی تفاوت از کنارتان می گذرند. ناگهان می بینید کیف پولتان در دست کودکی ۱۰ ساله است و به سرعت از میان جمعیت فرار می کند و ناپدید می شود. اینجا جایی مثل شیکاگو یا نیویورک است. شما در این صحنه موسیقی هوی متال(‏Heavy metal)
‏ در ذهنتان پخش می شود. این سبک از موسیقی اصلا برای اعتراض و بیان همین نابسامانی ها و نا امنی ها بوجود آمده است. اغلب وارد مسائل فلسفی می شود و از حماسه نیز میگوید. اکنون خواننده با صدایی عصبانی و شاید محزون از این اوضاع شکایت می کند. صدای هارش گیتار لید و ریتم، صدای ماشینهای موتوری را به یاد شما می آورد. این موسیقی خیلی خوب به این وضع اعتراض می کند. چشم خود را دوباره ببندید. از خیابانها بگذرید و خود را از بین برج ها به یکی از محله های سیاه پوستان برسانید. در یکی از کوچه های کثیف و باریک می بینید چند سیاه پوست، با شلوار و لباسهای گشاد و کتانیهای بزرگ که احتمالا کتانی بسکتبال است را می بینید که قوز کرده و به گردن خود، چند آویز طلائی انداخته اند. آنها مدام همدیگر را مسخره می کنند و بلند بلند می خندند و مدام سیگار می کشند. گویی خود را از شلوغی و هرج و مرج کنار کشیده اند و به آن هیچ اعتناعی نمی کنند. دوباره یکی دیگر را گیر آورده و به باد تمسخر می گیرند. آن گوشه روی سکو آن کودک ۱۰ ساله ای که جیب شما را زده نشسته است. شما در این صحنه در حال گوش کردن به موسیقی رپ هستید. این موسیقی توسط سیاه پوستان در شهر های شلوغ پدید آمد و شاخه ای از موسیقی شهری (‏
urban music
)
‏شد. آنها سالها به صورت زیرزمینی دور هم حلقه زده و بی اعتنا به هرج و مرج بیرون، یکدیگر را مسخره کرده و لذت برده اند. در گوشه های دیگر شهر شما ممکن است صدای موزیک های راک، پانک، رِگه، هیپ هاپ، کانتری با تمام زیر شاخه های دیگرشان و حتی جَز و کلاسیک بشنوید. می بینید فرهنگ، معماری و اقلیم چگونه روی موسیقی دنیا و حتی موسیقی های یک کلانشهر تأثیر گذارده است؟
زمانی که در اروپا فیلسوفانی زیبایی شناسی را با معادلات ریاضی بررسی می کردند و سلیقه انسانها را با اعداد اندازه گیری می نمودند، معماری و موسیقی کلاسیک بسیار زیبا با یکدیگر خلق شدند و خلق کردند. حتی امروزه اگر بخواهیم برای یک بنای کلاسیک موسیقی انتخاب کنیم، بی شک قطعات کلاسیک می توانند شکوه و عظمت آن بنا را بیان و شاید دو چندان کنند. مثلا برای نشان دادن شکوه و عظمت بناها در برنامه های مستند، دیده می شود از آثار کلاسیکی از قبیل دَنس ۱ و ۲ اثر برامس بهره گرفته اند.
موسیقی اصیل ایرانی با اینکه به قول استاد حسین علیزاده تصویری نیست، ولی باز خاطره اماکن و شهرهای مختلف را زنده می کند. موسیقی هر ناحیه از ایران با همان توضیحات قبلی شکل گرفته و تکامل پیدا کرده است. با گوش دادن به تاریخ موسیقی اصیل، می توانید در ابتدا خود را در کوچه باغهای شیراز و اصفهان دو صده قبل و شاید بیشتر بیابید. هر چه به آثار متأخر نزدیک می شویم خود را بیشتر در فضاهای شهری می یابیم تا اینکه بالاخره از تهران قدیم، لاله زار، سنگلج و غیره سر در می آوریم.
برای بررسی بیشتر روند شکلگیری موسیقی در مناطق  مختلف نیاز به بیان کامل روند تکامل موسیقی در تاریخ آن است که اینجا از مقال دور است.
مسئله ای که به نظر اینجانب بیشتر در معماری دخیل است، می تواند درک بصری، تخیل، تجسم و فضاسازی از آثار موسیقی باشد. گاهی از معمار خواسته می شود تا برای یک قطعه موسیقی، معماری کند و بنا یا دکور بسازد. این نمونه اغلب در طراحی صحنه استفاده میشود. گاهی یک موسیقی یا یک اثر می تواند الهام دهنده، ایده و یا آغاز یک طراحی باشد. برای مثال آقای دنیل لیبسکیند در روند طراحی موزه یهود برلین توضیح میدهد که این بنا قسمت و یا پارت دوم و ناتمام یک سمفونی است. گاهی از یک موسیقیدان خواسته می شود که برای یک اثر معماری موسیقی بنویسد و یا معمار برای آن اثر موسیقی انتخاب کند. شاید این روش در موسیقی متن آثار تئاتر و سینما و یا معرفی کار معماران حائز اهمیت باشد. در تمامی این روش ها و نمونه های مشابه معمار و موسیقیدان، هر دو باید از هنر یکدیگر آگاه و به موضوع مسلط باشند.
برخی از موسیقی ها و یا سبک ها، ذاتا روح فضاسازی، تجسمی و تصویری دارند. در دیگر موارد، موسیقی همواره بر ریلی از نشانه ها حرکت می کند. مثلا در موسیقی اسپِیس راک (راک فضائی-‏ space rock
‏ و دوم متال(‏Doom metal‏)، اکثرا با گوش کردن به اثر و تفکر در مورد آن، می توان خود را در فضائی مجازی و خاص شناور کرد. این فضاسازی به دو صورت شکل می گیرد. اول اینکه موسیقیدان با اضافه کردن اِفکت ها، صداهای طبیعت و یا اصوات خاص الکترونیکی، برای شما یک فضای واقعی را شبیه سازی می کنند. برای مثال آقای دیوید گیلمور، خواننده، گیتاریست و آهنگساز گروه پینک فلوید (‏Pink Floyed‏) در قسمتی از آهنگ یادگرفتن پرواز (‏Learning to fly‏) با اضافه کردن صدای رادیوئی یک خلبان روی ریتم سبک و دلنشین گیتار لید، شما را از فضای اصلی به کاکبیت هواپیما دعوت می کند. با گوش کردن به این اثر شما برای مدت ۶۶ ثانیه احساس می کنید کنار خلبان نشسته اید و در حال پروازید! در قسمتی از آهنگ “این یک معجزه است” (‏It’s a miracle‏) اثر راجر واترز، با شنیدن صدای کودکانی که در حال بازی هستند، توسط یک فلش بک شما خود را در یک پارک بازی کودکان احساس می کنید. در حالت دوم موسیقیدان با چیدن ملودیها، و زیر صداهای مخصوص خود، و آمیختن آن با هنر تنظیم منحصر به فرد، برای شما یک فضا و حالت کاملا مجازی و تخیلی ایجاد می کند. این فضا و حالت می توتند خوشایند، آرامش دهنده، توهم زا، استرس آور و یا رعب انگیز باشد. موسیقی متن فیلم های جنایی یا ترسناک از این قائده بهره می گیرند و ترس و هراس شما را با این ترفند چندبرابر می کنند. در آلبوم روی یک جزیره (‏On an island‏) اثر دیوید گیلمور، با این ترفند شما خود را در جزیره ای دور افتاده، زیبا، آرامش بخش  و  رها می یابید.
انتخاب سازها در طراحی این فضاها بسیار مهم هستند. سازها و جنس صداها می توانند شما را یاد سرزمین های گوناگون بیندازند. در قطعه “هر کجا پرسه زنم” (‏where ever I may roam‏) اثر جیمز هتفیلد و کرک همت، در ژانر هوی متال، با اینکه اصوات غربی هستند ولی به دلیل اینکه این قطعه از مسافرتهای طولانی مدت گروه به سرزمینهای شرقی تر سخن می گوید، با اضافه کردن اصوات گیتار بیس ۶ سیم توسط جیسن نیوستد، و لید توسط کرک همت، شما مسافرت به سمت شرق را کاملا احساس می کنید. موسیقی متن فیلم سینمایی اخراجی های ۱، اثر فریدون شهبازیان، با ملودی بسیار زیبایی از آکاردئون شروع می شود و بسیار تأثیر گذار است. این فیلم در ژانر دفاع مقدس ساخته شده و آکاردئون یک ساز ایرانی آن هم از نوع جنوبی نیست. اگر شما فیلم را ندیده باشید و فقط موسیقی را بشنوید، فکر میکنید این موسیقی یک فیلم اسکاتلندی یا ونیزی است و مثلا یک ماهیگیر محزون، در ونیز کنار آب نشسته است. گروه آلبا برای ساخت آلبوم آلبا، به همراه کریستف رضائی و مسعود شعاری و چندی از نوازنده های ارمنی و ایرنی، راهی قلعه رام اردشیر از آثار اولیه دوره ساسانی شدند. گروه آلبا سعی داشت روح مشترک بین موسیقی ایرانی، کلیسائی و ارمنی را پیدا کرده و کاری تلفیقی و خاص ارائه دهند. گروه به بهانه آنکه رام اردشیر از بناهای منحصر به فرد و خاص و بدون نمونه ایران و یک نمونه کهن است این بنا را انتخاب کرد، تا حضور در فضای معنوی قلعه، روح و حال و هوای موسیقی را تحت تأثیر بگذارد.
موسیقی هایی که برای ما نشانه هایی از خاطرات بصری و ناخودآگاه انسان دارند ممکن است فقط برای ما جرقه ای ایجاد کنند و ما باید خود به دنبال فضا باشیم. صدای تَمبورین (دایره زنگی) در اپرای تراویاتا (‏Traviata‏) و تروواتور (‏Trovator‏) اثر وِردی (Verdi)
 شما را به یاد تزئینات خاص بناهای اروپایی می اندازد. موسیقی فولکلور و اصیل ایرانی با اینکه فضاسازی نمی کند ولی اطلاعات خوبی را به ذهن انسان وارد می کند. با شنیدن موسیقی مقامی کردها، خود را در شور عرفانی، با شنیدن موسیقی تهران قدیم خود را در کوچه باغهای تهران، با رنگ شهرآشوب خود را در اُرُسی های شیراز و اصفهان، و بالاخره با شنیدن موسیقی محلی بوشهر خود را در کوچه های بافت، زیر شناشیرها، در حال نظاره خانه ها می یابید. رنگ، معنویت و سیالیت در موسیقی ایران ما به ازاهای زیادی در معماری دارد.
معمار باید با دید گسترده، حافظه و تجسم بصری قوی، سواد و ذوق هنری و ذکاوتی خاص این داده ها را به معماری تبدیل کند.  معماری واقعا ردّ فضاست بر زمان 
       

ابعاد فضاهای شهری امروز و تاثیر آن بر وجوه مختلف شهر

مقدمه

ایجاد و گسترش فضاهای شهری موثر، کارآمد و پویا از جمله مباحثی است که مورد توجه معماران، طراحان و برنامه ریزان بوده و هست. فضاهای شهری که بعنوان بطن حیات اجتماعی و شهری امروزی مطرحند، دارای ابعاد مختلفی می باشند، اما به نظر می رسد در کشور ما بجز معدود مواردی در حیطه طراحی شهری، همچنان به تعاریف نظری موضوع پرداخته و کمتر به مردم، فعالیتهای اْنان و فضاهای ویژه آنان توجه کرده ایم. چنانچه همگان بدان اذعان داریم، لازمه باور و توجه به موضوعی، شناخت کامل و شفاف سازی ابعاد مختلف و تاثیر و تاثرات آن بر محیط و مخاطبین است.

پرسش اساسی نیز ازهمین نقطه آغاز میگردد؛ ابعاد مختلف فضاهای شهری چیست و این ابعاد چه تاثیری بر وجوه مختلف یک شهر خواهد گذاشت؟ و آیا اساسا شناخت موارد فوق می تواند جایگاهی در طراحی فضاهای شهری داشته باشد یا خیر؟


1- شهر و فضاهای شهری

1-1- تعریف شهر

از نظر کالبدی شهر جایی است که دارای ساختمانهای بلند، خیابانها، ادارات، پارک ها و زیرساختهای شهری و ... باشد. از نظر اقتصادی نیز، شهر مکانی است که دارای وجه قالب اشتغال صنعتی و خدماتی بوده و متفاوت از اشتغال توام با تولید در روستا باشد. یکی از انواع تعریف های رایج از شهر، تعریف جمعیتی آن است، در این تعریف شهر را مکانی می گویند که دارای جمعیتی بیش از 10 هزار نفر بوده و یا دارای شهرداری باشد.

طبق ماده 4 قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری، شهر مکانی است با حدود قانونی که در محدوده جغرافیایی مشخص واقع شده و از نظر بافت ساختمانی، اشتغال و سایر عوامل دارای سیمایی با ویژگیهای خاص خود است.

اما آیا شهر تنها مجموعه ای از فضاهای سکونت، کار و تفریح است و یا می تواند بعنوان فضای کالبدی حیات اجتماعی یک شهر تلقی گردد؟

جدای از تعاریف فوق شهر جایی است که تعاملات شهری در آن بوقوع می پیوند، و مردم حس شهروندی نسبت به شهر خود دارا می باشند. بعبارتی آنچه شهر را می سازد، ساختمانهای عظیم و پارکها نیستند بلکه مردم خود شهرند با تمام سلایق و ویژگیهای منحصر بفردشان؛ جایی که در آن روابط انسانی و اجتماعی آنها شکل گرفته و بارور می شود.

بدین ترتیب می توان ادعا نمود که یک شهر تنها بر پدیده های مادی استوار نیست بلکه نیاز به زندگی اجتماعی و روابط انسانی نیز بر ایجاد آن اثر گذار است. امکان پاسخگویی به چنین نیازهای اجتماعی و انسانی در فضاهای شهری بوقوع می پیوندد.

1-2- فضای شهری و ابعاد آن
فضاهای شهری ویژگیهای کالبدی و کارکردی متفاوتی در دوره های مختلف و بسترهای جغرافیایی و فرهنگی متفاوت به خود گرفته اند و از این روی تعاریف گوناگونی نیز از آنها به عمل آمده است. نگاهی به این تعاریف و دیدگاهها برای استخراج ابعاد مختلف یک فضای شهری نشان از دو عامل فرم (کالبد) و ماهیت (عملکرد) فضاهای شهری است.
کالبد و فعالیت در دوره باستان یکی است، اما در اواخر قرن هجدهم متفاوت از یکدیگر است. در این دوره شهر و فضاهای شهری کانون اندیشه ها، عواطف و احساسات بشری است. و از اواسط قرن بیستم تاکنون مفهوم فضای شهری به گونه دیگری است:
"فضای شهری به ترکیبی اطلاق می شود که از فعالیت ها، بناهای مختلف فرهنگی، اجتماعی، اداری، تجاری و مانند آن و عناصر و اجزای شهری به صورتی آراسته، هماهنگ و واجد نظم و زیبایی و بالطبع با ارزش های بصری تشکیل می گردد و از نظر فیزیکی دارای بدنه ای محصور کننده می باشد. بعبارتی فضای شهری جزئی از یک شهر است که بعنوان عرصه عمومی، تجلی گاه فعالیتهای شهری است."
بدین ترتیب در حال حاضر هرگونه فضایی را نمی توان فضای شهری قلمداد نمود؛ چرا که فضای شهری دارای ویژگیهایی ارتباطی بوده و بخشی از ارگانیسم زنده شهر است که با شرایط اجتماعی، اقتصادی و فنی در حال تغییر، مرتبط است و در غیر این صورت بجز حفره ای در میان ساختمانها و سایر اجزای شهری نخواهد بود.
با این تعاریف فضای شهری امروزی حاصل نگرش توام به هر دو بعد فرم (کالبد) و عملکرد (محتوا) ست و ضرورتاً "فضای شهری را نه فقط باید از طریق ویژگیهای زیبایی شناختی آن بلکه باید از طریق تحلیل مشخصه های محتوای آن مورد بازشناسی قرار داد." بنابراین در بررسی و تحلیل تاثیرات آن نیز این دو فاکتور ملاک عمل خواهد بود.

تاثیر فضاهای شهری بر وجوه مختلف یک شهر
بر اساس مطالب پیشین می توان گفت که یک شهر از عوامل و اجزای مختلفی تشکیل می گردد که این عوامل در قالب دو گروه کلی قابل تقسیم بندی است:
الف) عناصر کالبدی شهر نظیر ساختمانها و زیرساختهای شهری
ب) عوامل فرهنگی و اجتماعی یک شهر، نظیر مناسبات فرهنگی، سیاسی و ... ویژه آن شهر
از طرفی فضای شهری نیز بعنوان یکی از عناصر هویتی یک شهر که بر تمامی عوامل و عناصر یک شهر تاثیر گذار است عنصری تک بعدی نبوده و دارای دو فاکتور حیاتی خود بعنوان فرم و کارکرد است. حال بدیهی است که با چنین نگرشی به شهر و فضاهای شهری می توان تاثیرات متقابل شهر و فضاهای شهری بر یکدیگر را نیز نتیجه همین دو عامل دانست:
الف) تاثیر فضاهای شهری بر سیما و توسعه کالبدی شهر
ب) تاثیر فضاهای شهری بر وجوه فرهنگی و اجتماعی یک شهر

2-1- تاثیر فضاهای شهری بر سیما و کالبد یک شهر
شهر فضایی است که تحرک، تداوم و توسعه از مشخصات بارز آن به شمار می آید و ناگزیر از تحرک و توسعه در فضای مکانی است.
فضاهای شهری بدلیل جوانب فیزیکی و کالبدی خود، نوعی فضای نمادین، اداراکی، مادی و حقیقی است که که با شهر و کالبد شهر پیوندی عمیق دارد و بنابراین یک فضای شهری فضایی است که عنصری هویت بخش از یک شهر تلقی می شود؛ بطوریکه اغلب شهرهای بزرگ را می توان بواسطه فضاهای شهری آن بازشناخت. فضاهای شهری که بر اساس قواعد زیبایی شناسی شکل گرفته و در کل سیما و ظاهری زیبا به منطقه تحت نفوذ خویش می دهند می توانند بعنوان عناصر کلیدی و محور های توسعه یک شهر مد نظر قرار گیرند و یا بعنوان عنصری مونومانتال از یک شهر بر منظر و سیمای شهر تاثیرگذار باشند.

در حالت کلی فضاهای شهری را در دو قالب مدرن و تاریخی (یا حداقل با پس زمینه ای تاریخی) می توان گروه بندی نمود. اغلب این فضاها علاوه بر اثرات کالبدی مستقیم که بر سیمای یک شهر بر جای می گذارند، می توانند بواسطه جذب گردشگر و فعالیتهای اقتصادی درون خود نیز بعنوان عامل پویایی و تحرک در شهر به شمار آیند؛ بطوریکه برخی شهرها بعنوان شهرهایی زنده و پویا و برخی بدلیل عدم وجود فضاهای شهری که خود موجب عواملی چون زندگی شب و فعالیتهای جمعی و ... می شود، شهرهایی بی روح و کم تحرک جلوه می کنند.
2-2- تاثیر فضاهای شهری بر وجوه فرهنگی و اجتماعی یک شهر
نقش کارکردی فضاهای شهری بعنوان مکان فعالیت های عمومی و عرصه تعاملات شهری، از دیرباز تا کنون همواره وجود داشته است؛ بطوریکه فعالیتهای مردم هر عصر را می توان توسط فضاهای شهری آنها بازشناخت و یا بالعکس فضاهای شهری را بواسطه فعالیتها و علایق شهروندان معرفی نمود؛ بنابراین رابطه تنگاتنگی میان توسعه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی یک شهر و فضاهای شهری آن وجود دارد.
به اعتقاد بسیاری از اندیشمندان، بالاترین مرحله بلوغ فرهنگی، اجتماعی شهروندان یک شهر در فضاهای شهری بوقوع می پیوندد؛ همانجایی که علاوه بر فرم و کالبد دارای مفهومی وسیعتر با عنوان محتواست.

دکتر حمیدرضا پارسی عناصر محتوای فضای شهری را فعالیتها و حیات مدنی می داند.
فعالیتهای انسانی در عرصه اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، ضامن بقای زندگی جمعی و حس شهروندی است که بواسطه فضاهای شهری گسترش و تجلی می یابد؛ بعبارتی فضای شهری مکانی است که مناسبات چهره به چهره، تظاهرات سیاسی و حتی جشن های عمومی در آنجا برگزار می شود و بواسطه حضور همین فعالیت ها می تواند مفاهیمی چون مشارکت شهروندی، جامعه مدنی و ... را در بر گیرد. حیات مدنی یا مدنیت نیز چیزی جدای از مردم، مشارکت آنان و روابط انسانی، اجتماعی آنها نیست که نماد سازنده آن فضای شهری است.
از طرفی همانگونه که رنگ، نور، فرم و جریان حاکم بر یک فضای معماری می تواند در نحوه نگرش به آن فضا و حتی احساس شادی یا غم ساکنین آن فضا تاثیر بگذارد، فضای شهری نیز بر مخاطبین خود که اساس شکل دهی به یک شهر می باشند، تاثیر گذار است. فضای شهری باز عموما القا کننده آزادی و حقوق شهروندی است؛ جایی که احساس جوشش و خروش در آن وجود دارد، نمی توان آهسته و بی تفاوت بود و بدون شک چنین است که بسیاری از فضاهای شهری، خود موجب جنبشهای سیاسی، فرهنگی و ... بوده اند.

مفهوم فضای شهری

در میان انواع فضاهای شهری ،فضاهای باز عمومی دارای اهمیت ویژه ای از دیدگاه حیات جمعی شهروندان هستند در حالیکه فضاهای بسته عمومی دارای انضباط یا به عبارت بهترمحدودیتهای خاصی به لحاظ زمانی و اندازه و.. برای پذیرش شهروندان میباشند ،فضاهای باز عمومی در همه وقت بیشترین ا݅کانات بالفعل و بالقوه را برای حضور شهروندان دارا میباشند.

یادآوری این نکته ضروری است که امروزه اکثر مجموعه های شهری بی شکل و ضد فضا هستند و در آنها فضاهای غیر قابل استفاده و رها شده و فراموش شده به چشم میخورد که فضاهای گمشده نامیده میشود مانند فضاهای رها شده حاشیه بزرگراهها،محوطه های باز بی شکل و بیکران بین برجها و بلوکهای مسکونی .این فضاها عملا به عنوان فضاهای عمومی به حساب نیامده و فضاهای گمشده در شهر می باشند در حالیکه کشف و احیا آنها می تواند فرصتهایی برای توسعه فضاهای عمومی شهر بوجود آورد.

بنابراین فضاهای شهری بخشی از فضاهای باز و عمومی شهرهستند که به عنوان تبلور ماهیت زندگی جمعی میباشند یعنی جایی که شهروندان در آن حضور دارند فضای شهری صحنه ای است که داستان زندگی جمعی در آن گشوده میشود .فضایی است که به همه مردم اجازه میدهد که به آن دسترسی داشته باشند و در آن فعالیت کنند . دراین فضا فرصت آن وجود دارد که برخی مرزهای اجتماعی شکسته شوند وبرخوردهای از پیش تدوین نیافته به وقوع پیوندند و افراد در یک محیط اجتماعی جدید با هم اختلاط یابند این فضا میبایستی توسط یک نهاد عمومی اداره شود تا در جهت منافع عمومی و جامعه مدنی اداره ونیازهای آن تامین شود بنابراین شرط اساسی برای اینکه یک فضای عمومی ،فضای شهری تلقی شود اینست که در آن تعامل و تقابل اجتماعی صورت گیرد .

پس آن دسته از نرم فضاها و سخت فضاها که بستر تعامل اجتماعی نیستند فضای شهری نامیده نمی شوند

فضای شهری، مصنوعی سازمان یافته ،آراسته و واجد نظم به صورت بستری برای فعالیتها و رفتارهای انسانی است . انسان جزئی از فضاست وبا ارزشها و هنجارهای خود به این فضا معنی می بخشد الگوی روابط اجتماعی ثابت نیستند و یک فضا با جایگزین شدن رابطه اجتماعی خاص،چهره متفاوتی به خود میگیرد کاربرد عمومی این فضاها ایجاد آرامش،سرگرمی و محلی برای گردش،فراهم آوردن ارتباط و زمینه معاشرت ،و امکان تردد میباشد و از آنجاییکه در عین حال هیچ تک عملکرد خاصی به آنها مترتب نیست استعداد پذیرش تمام این کاربریها را با هم یا به صورت گزینشی دارند لذا وجود این فضاها برای پیشگیری از درماندگی ،افسردگی ،گوشه گیری و خشونت،بسیار موثر و حتی ضروری است وانگهی این فضاها میتوانند موقعیتی برای رشد خلاقیت بوجود آورده و محیطی تفریحی و سازنده د ر یک مجموعه شهری باشند تا زمینه ای را فراهم سازند که هر انسانی برای درک موقعیت خود به آن نیاز دارد این فضاها به عنوان گره ایی از جوامع انسانی و تجمعی از مردم واشیاء مادی از عناصر و اجزا مختلفی تشکیل شده است به واقع فضا رابط میان عناصر بوجود آورنده اش می باشد ،پس برای تشخیص یک فضای شهری علاوه بر وجود عناصر تشکیل دهنده ،باید رابطه میان آنها نیز برای فرد ناظر قابل ادراک باشد و فرد بتواند از رابطه موجود ساختاری در ذهن خود ایجاد نماید .

به این ترتیب فضای شهری هدفمند بوده و بستر رویدادهای تعریف شده ای خواهد بود

طبق معیارهای ذکر شده سه شاخص اصلی برای تشخیص فضاهای شهری در عرصه عمومی شهر در اختیارمان قرار می گیرد:

1. عمومی بودن فضا

2. باز بودن آن

3. برقراری تعامل اجتماعی

بر پایه شاخص های نامبرده فضاهای عمده شهری عبارتند از میادین ،مسیرها و خیابانهای شهری .این موارد مشترکا در بسیاری از مراجع شهرسازی به عنوان مهمترین فضاهای شهری قلمداد شده اند.

شهر سوخته

در این جا برای شما مطالبی درمورد شهر سوخته آورده ام


اسرار شهر سوخته زابل که بهشت باستان شناسان دنیا نام گرفته همچنان برای بشر پنهان مانده است.
شهری که روزگاری مرکز تجاری، صنعتی مردم در پنج هزار سال قبل بود امروز به عنوان محوطه سوخته نام برده شده و هر سال بخشی از اسرارش برای همگان آشکارمی‌شود.
شهرسوخته زابل شهری پنج هزارساله در دل کویراست که با آشکار شدن اسرار نهفته‌اش در هر فصل کاوش توسط باستان شناسان ، مردم دنیا و به خصوص محققان را حیرت زده می‌کند.
با گذر در محور زابل به زاهدان در ‪ ۵۵‬کیلومتری زابل و در حاشیه جاده ، تپه‌هایی مرتفع مشاهده می‌شود که در کویر خشک و سوزان سیستان خودنمایی می کند.

کاخ شهر سوخته نخستین بخش از تمدن کهن این محوطه منحصر به فرد است که در زوایای مختلف هر رهگذری را بی‌گمان به سوی خود می‌کشاند.
باستان شناسان و محققان داخلی و خارجی با دستان پرتوان و اندیشه خود تاکنون توانسته‌اند اسرار و رازهای نهفته‌ای را از نحوه سکونت مردمان پنج هزار سال قبل در محوطه‌ای که معلوم نیست آن زمان چه نام داشت کشف کنند.
شهرباستانی سوخته متعلق به ‪ ۳۲۰۰‬قبل ازمیلاد ابتدا توسط باستان شناسان و محققانی ازایران و ایتالیا در سال ‪ ۱۳۴۶‬شمسی به سرپرستی "موریسیو توزی" مورد کاوش و تحقیق قرار گرفته است.
شهرسوخته در همجواری یکی از دلتاهای رود هیرمند قرار دارد و از مهمترین مراکز دوران مفرغ در شرق ایران بشمار می‌رفت.
این شهر با ‪ ۱۵۰‬هکتار وسعت پس از ‪ ۹۰۰‬سال رونق و شور و نشاط به یک‌باره و به صورت ناگهانی از بین رفته است.
براساس آثار موجود و مکشوفه باستانی، سرزمین سیستان و بخصوص شهر سوخته از گذشته‌های دور دارای تمدن و فرهنگ بسیار شکوفا بوده‌است.
این منطقه به لحاظ موقعیت خاص اقلیمی، سیاسی و فرهنگی مرکز ارتباطات تمدن‌های بزرگ ماوراالنهرین، بین النهرین و هند و چین به شمار می‌رفته است.

اندک شهرهای باستانی شامل شوش ، تپه ملیان در ایران و موهنجارو در پاکستان تنها از لحاظ قدمت با شهر شهرسوخته زابل برابری دارند.
بر اساس کاوش‌های انجام شده تاکنون شهرسوخته زابل از پنج بخش شامل گورستان، منطقه مسکونی، بناهای یادمانی ، صنعتی و بخش مرکزی تشکیل شده است.
شهرسوخته و تمدن هوشمند و خلاق آن به عنوان بزرگترین استقرار شهرنشینی درنیمه شرقی فلات ایران نمونه‌ای منحصر به فرد و حکایت گر واقعی علم، صنعت و فرهنگ گذشته‌های دور سیستان است.
پس از پیروزی شکوهمند انقلاب، کاوش‌های جدی این محوطه بی‌نظیر توسط هیات ایرانی به سرپرستی دکتر "سیدمنصور سید سجادی " آغاز شد تا اسرار پنهان شده در کویر سیستان به جهانیان معرفی شود.
شهرسوخته تاکنون با فعالیت باستان شناسان و محققان با انجام ‪ ۹‬فصل کاوش به جهانیان معرفی شده است.
البته کارشناسان معتقدند که تاکنون با انجام این ‪ ۹‬فصل تنها چهار درصد از شهر سوخته مورد حفاری و تحقیق قرار گرفته است.
آثار بدست آمده از فصول مختلف کاوش در شهر سوخته وجود علوم و صنایع مختلف را در این مکان برای مردم دنیا به اثبات رسانده است.
علم ریاضیات با کشف خط کشی از چوب آبنوس با دقت نیم میلیمتر، صنعت جواهرسازی، هوش بالا با کشف انواع بازی‌های فکری، پزشکی با انجام نخستین عمل جراحی مغز و سزارین و دامداری نمونه‌ای از افتخارات ساکنان سرزمین سیستان و به ویژه شهر سوخته در پنج هزار سال قبل است.
مهمتر از همه کشف جامی که بر روی آن نخستین انیمیشن دنیا حکاکی شده اهمیت شهر سوخته زابل را چنان زیاد کرده که روز به روز بر تعداد علاقه- مندان به تاریخ و تمدن سیستان افزوده است.
این جام نقش بزی را نشان می‌دهد که با پنج حرکت برای خوردن برگ به بالای درخت می‌پرد.
خودکفا بودن اقتصاد در شهر سوخته یکی از نکته‌های مهم است که کمتر می توان در محوطه‌هایی با قدمت مشابه جست و جو کرد.
شواهد مکتوب نشان می‌دهد که پیش از آغاز کاوش‌های شهر سوخته بسیاری از باستان شناسان بر این باور بودند که مراکز فرهنگی وتمدنی در میان رودان و جنوب غربی ایران واقع شده است.
در واقع دوره‌های دوم و سوم که مربوط به اواسط دوران مفرغ است دوره‌های شکوفایی شهر سوخته بشمار می‌روند.
وجود اشیا و سنگ‌هایی که مواد اولیه آن متعلق به منطقه شهر سوخته نیست نشان می‌دهد که شهر سوخته در دوره زندگی فعال خود با تعدادی از شهرها و مراکز باستانی همزمان روابط اقتصادی محکمی داشته است.
سرپرست تیم باستان شناسی بین‌المللی شهرسوخته زابل در آخرین فصل کاوش در مورد آخرین یافته‌های کاوش دراین شهرباستانی به خبرنگارایرنا گفت : تحقیقات بر روی آثار مکشوفه از مناطق مسکونی و گورستان شهر سوخته نشان می دهد مردم این شهر در چهار دوره استقراری بین سال‌های ‪ ۱۸۰۰‬تا ‪ ۳۲۰۰‬قبل از میلاد سکونت داشته اند.
دکتر سیدمنصورسید سجادی یکی از دلایل نامگذاری شهرسوخته به این نام را سوختن شهر طی دو مرحله در ‪ ۲۷۰۰‬و ‪ ۲۴۰۰‬قبل از میلاد ذکر کرد.
وی ادامه داد: تا پیش از آغاز کاوش در شهرسوخته، بسیاری از باستان شناسان و محققان بر این باور بودند که مراکز فرهنگی و تمدنی تنها در میان رودان، بین النهرین و جنوب غربی ایران قرار دارد.
سرپرست تیم باستان شناسی بین‌المللی شهرسوخته زابل افزود : عمده فعالیت باستان شناسان و محققان در فصل نهم، کاوش در گورستان، بناهای یادمانی و منطقه مسکونی متمرکز بوده است.
سجادی بابیان اینکه کاوش کامل در شهر سوخته چهار نسل به طول می‌انجامد، گفت: باستان شناسان در طول فصول کاوش تاکنون تنها توانسته‌اند درصد کمی از این شهر باستانی را مورد کاوش و تحقیق قرار دهند.
وی افزود: برای انجام هر فصل کاوش در شهر سوخته حداقل دو سال مطالعه نیاز است.
وی حضور ‪ ۱۶‬نفر فارغ التحصیل بومی دانشگاه زابل و زاهدان همراه باستان شناسان برای انجام کاوش را یکی از موارد مهم در فصل نهم کاوش ذکر کرد و گفت : نیروهای بومی این استان از استعداد خوبی برخوردار هستند.
سرپرست تیم باستان شناسی بین‌المللی شهر سوخته زابل همچنین حضور متخصصانی از کشورهای خارجی برای انجام کاوش و تحقیق بر آثار کشف شده را بسیار مهم دانست و افزود: هیچ زمان یک تیم به تنهایی نمی‌تواند به نتایج درست و اهداف کلی برسد.
سجادی ادامه داد: هر ساله در فصول کاوش در شهر سوخته از محققانی در رشته های گیاه باستان شناسی، زمین شناسی، انسان شناسی، جغرافیای طبیعی و پزشکی کمک گرفته می‌شود. سرپرست تیم باستان شناسی بین‌المللی شهر سوخته در عین حال این محوطه و به ویژه گورستان آن را به دلیل وجود اشیا و ابزار مختلف بسیار غنی تر از دیگر محوطه‌های باستانی توصیف کرد.
سجادی اظهارداشت: درگورستان شهرسوخته انواع مختلف گیاهان، مواد غذایی سفال ، ابزار بازی ،انواع پارچه رنگی و وسایل آرایشی کشف شده که این خصوصیات شهرسوخته را نسبت به دیگر محوطه‌های باستانی متمایز می‌کند.
وی بیان کرد: با تحقیقات بر روی پارچه‌های رنگی کشف شده در شهرسوخته به این نتیجه رسیدیم که بزرگترین مجموعه پارچه و مواد اورگانیکی دنیا در این شهر وجود دارد.
او پارچه‌های کشف شده درشهرسوخته زابل را بیش از ‪ ۱۲‬نوع عنوان کرد و گفت: تحقیقات بیشتر برروی این پارچه‌ها همچنان ادامه خواهد داشت.
وی شهر سوخته را از لحاظ تقسیم بندی در بین دیگر محوطه‌های باستانی دنیا بی نظیر دانست و افزود : تقسیم بندی محله‌های مختلف شامل منطقه سکونت ، بناهای یادمانی و محل کارگاهای صنعتی مساله‌ای است که درهیچ شهر باستانی وجود ندارد.
وی ادامه داد: تحقیقها نشان می‌دهد که نزدیک به ‪ ۴۰‬هزار قبر با بیش از چهارمیلیارد ماده فرهنگی در گورستان ‪ ۲۵‬هکتاری این شهر وجود دارد.
او گفت: دو نمونه ازگورهای کشف شده درگورستان شهرسوخته سردابه‌ای و بقیه ساده بوده است.
وی اضافه کرد: تاکنون ‪ ۹‬نمونه گور و نحوه تدفین مردگان در شهرسوخته زابل کشف شده‌است.
پایگاه بین‌المللی شهر سوخته زابل از سال گذشته فعالیت حرفه‌ای خود را به نحو چشمگیری در منطقه سیستان در ‪ ۵۶‬کیلومتری زابل آغاز کرده است.
این پایگاه با بهره‌گیری از کارشناسان مجرب در بخشهایی از جمله باستان شناسی، رایانه، انسان شناسی و ثبت توانسته نقش بسزایی در معرفی و شناخت هر چه بهتر شهر سوخته به دنیا ایفا کند.
مدیر پایگاه بین‌المللی شهر سوخته زابل در گفت و گو با ایرنا گفت: طرح جامع شهر سوخته در حال اجراست.
علیرضا خسروی افزود: در اجرای این طرح برنامه‌ها و اقدامهای مختلفی از جمله طبقه بندی سفال ، تهیه بانک اسناد و مدارک و شناسایی تپه‌های اقماری اجرا می‌شود.

وی ادامه داد: برای نخستین بار با مشخص شدن جایگاه اعتباری ویژه برای پایگاه بین‌المللی شهر سوخته این پایگاه و محوطه آن توسعه می‌یابد.
او اظهارداشت: با پیگیری مدیر کل میراث فرهنگی و گردشگری سیستان و بلوچستان و به خصوص حمایت استاندار اعتبار ویژه‌ای به پایگاه شهرسوخته اختصاص یافته است.
مدیر پایگاه بین‌المللی شهرسوخته گفت: بخشی از اعتبار برای ساماندهی محوطه و اجرای طرح جامع مطالعاتی این شهر تخصیص یافته است.
خسروی افزود: پایگاه بین‌المللی شهرسوخته بزودی به یک مرکز بزرگ پژوهشی تبدیل خواهد شد.
وی همچنین از تهیه نقشه دیجیتالی شهر سوخته خبر داد و اظهارداشت: پس از شناسایی تپه‌های اقماری شهر سوخته نسبت به تهیه این نقشه اقدام می‌شود.
مدیر پایگاه بین‌المللی شهر سوخته زابل گفت: تاکنون ‪ ۲۰۵‬تپه اقماری در این محوطه کشف شده است.
خسروی با بیان اینکه ‪ ۱۰۳‬تپه از مجموع تپه‌های کشف شده مربوط به امسال است، اظهارداشت: شهرسوخته زابل از حیث کشف تپه‌های اقماری در بین شهرهای باستانی کشور رکورد دار است.
خسروی ابراز امیدواری کرد که در مجموع بیش از یک هزار تپه اقماری در این شهر باستانی شناسایی شود.
وی بیان کرد: تلاش می‌شود تا پایان امسال ‪ ۴۰۰‬تپه اقماری در این منطقه تاریخی مورد شناسایی قرار گیرد.
کارشناسان معتقدند که ساکنان شهر سوخته به علت همراه گذاشتن اشیا، ابزار کار، موادغذایی و آرایشی در گور مردگانشان به زندگی پس از مرگ اعتقاد داشته اند.
سرپرست تیم باستان شناسی بین‌المللی شهر سوخته گفت: کشف مهرهای استوانه‌ای و مسطح نشان از بالابودن اقتصاد ساکنان شهر سوخته دارد.
سجادی افزود: البته بیشتر مهرها در گورهای زنان شهرسوخته یافت شده که نشان می‌دهد اقتصاد این شهر در آن زمان در اختیار این قشر بوده است.
سجادی ادامه داد: در دنیای باستان از مهرها به عنوان ابزار کنترل اقتصاد جوامع یاد می‌شود.
او گفت: دربرخی موارد، مهرهای شاخصی کشف شده که سوراخی به اندازه رد شدن یک تارموی انسان از آن وجود دارد.
وی بابیان اینکه تاکنون طی ‪ ۹‬فصل کاوش کتیبه و یاآرشیو این شهرکشف نشده است، افزود: درصورت پیدا شدن این کتیبه می‌توان اطلاعات دقیقی از این محوطه منحصر به فرد بدست آورد.
سرپرست تیم باستان شناسی شهر سوخته اضافه کرد: تحقیقات نشان می‌دهد که ساکنان شهرسوخته به دیگر نقاط پیام ارسال می‌کردند.
وی جمعیت شهر سوخته در پنج هزار سال قبل را بر اساس تحقیقهای صورت گرفته بیش از ‪ ۱۲‬تا ‪ ۱۵‬هزار نفر ذکر کرد. او ادامه داد: در فصل نهم کاوش ، غیر از حفاری‌های مرکزی گورستان تعداد شش گمانه ‪ ۱۰۰‬متری در شهر سوخته حفر و مورد کاوش قرار گرفته است.
وی گفت: پارسال دربخش مرکزی گورستان ‪ ۱۰۹‬قبر مورد حفاری قرار گرفت که در نهایت ‪ ۱۴۲‬اسکلت پیدا شده است.
سرپرست تیم باستان شناسی بین‌المللی شهر سوخته اعلام کرد: سال گذشته در فصل نهم کاوش تعداد قبور حفاری شده نسبت به دیگر فصل‌ها بیشتر بود.
سجادی ادامه داد: البته اسکلت‌های پیدا شده داخل قبور در فصل نهم شکسته و پوسیده بود.
وی افزود: برای باستان شناسان پوسیدگی و شکسته بودن اسکلت‌ها و اشیا نمی تواند از لحاظ علمی و فنی مانعی در تحقیق باشد.
وی بااشاره به کشف دو سبد حصیری در گورستان شهر سوخته زابل اظهارداشت : این دوسبد نیز در گورستان شهرسوخته در کنار گور دختر جوانی کشف شده است.
وی بااشاره به مشخصه‌های ظاهری این دو سبد گفت: این سبدها از جنس حصیری با استفاده از نی‌های دریاچه هامون بافته شده‌اند و به طور کامل سالم است.
سرپرست تیم باستان شناسی بین‌المللی شهرسوخته زابل بابیان اینکه این دو سبد یا زنبیل تنها نمونه‌های واقعی در هزاره سوم قبل از میلاد است، افزود: در داخل این سبدها توده پارچه‌ای بسیار ظریف سوخته و نیز یک کیسه چرمی پیدا شده است.
سجادی دلیل سالم ماندن سبدهای حصیری در گورستان شهرسوخته را خاک مناسب و شرایط آب و هوایی این محوطه ذکر کرد.
وی ادامه گفت: تاکنون کتب متعددی به زبان‌های روسی ، فارسی، انگلیسی، آلمانی و فرانسوی از یافته‌ها و خصوصیات منحصر به فرد شهر سوخته چاپ و منتشر شده است.
شهر سوخته از لحاظ تحقیقات انسان شناسی نیز برای کارشناسان و محققان آزمایشگاهی منحصر به فرد به شمار می‌رود.
این محوطه تاریخی بهترین پایگاه باستان شناسی دنیا برای انجام تحقیقات بر روی منابع انسانی است.
در گورستان شهر سوخته انواع اسکلت‌ها از یک تا ‪ ۱۰۰‬درصد پوسیدگی یافت شده است.
به دلیل وجود خاک مناسب ، اسکلت‌های سالم متعددی نیز در گورستان شهر سوخته پیدا شده است.
باستان شناسان توانسته‌اند در فصول مختلف کاوش ‪ ۵۰۰‬اسکلت انسان در سنین و اندازه‌های مختلف از گورستان کشف کنند.

تحقیقات کارشناسان و انسان شناسان نشان می‌دهد که وجود بیماری ستون فقرات و چسبندگی مهره‌ها عارضه‌ای مشترک بین زنان و مردان این شهر پنج هزار ساله بوده است.
قدیمی‌ترین اسکلت یافت شده از گورستان شهر سوخته متعلق به مردی با قد یک متر و ‪ ۹۰‬سانتی متر است.
ایجاد نخستین کارگاه دایمی مرمت آثار فرهنگی یکی دیگر از اقداماتی بود که در پایگاه بین‌المللی شهر سوخته ایجاد شده است.
ایجاد این کارگاه که دانشجویان رشته مرمت دانشگاه زابل نیز همکاری دارند گام مهمی برای شناسایی هر چه بیشتر قابلیت‌های سیستان است.
آثار کشف شده و شواهد موجود نشان می‌دهد که زنان شهر سوخته در پنج هزار سال قبل در کنار مردان سرگرم امور معاش زندگی بوده‌اند.
درشرایط حاضر که نزدیک به دو هزار سال از پایان استقرار انسان در شهر سوخته زابل گذشته انواع سفالینه‌ها و ظروف سنگی شکسته در سطح محوطه وسیع این شهر پیدا می‌شود.
این ظروف و سفالینه‌های شکسته به همراه انواع پارچه، حصیر و چوب نشان می دهد که این سرزمین روزگاری یکی از نقاط غنی جهان در پنج هزارسال قبل بوده است.
طراحی تمبر نخستین انیمیشن کشف شده جهان در شهر سوخته یکی از آخرین برنامه‌های شاخص کارشناسان پایگاه بین‌المللی این محوطه است که با موفقیت انجام شد.
بر روی این تمبر نقشه شهر سوخته به همراه جام منقش به تصویر طراحی شده است.
فصل دهم کاوشهای باستانشناسی بزودی با حضور کارشناسان این رشته در شهر سوخته آغاز می‌شود تا بار دیگر اسراری نهفته از دل خروارها خاک بیرون کشیده شود.